تذکرهی دولتشاه سمرقندی
امتیاز دهید
سال تحریر: 892 هجری
تصحیح ادوارد براون
چاپ لیدن-1900
تذکرة الشعراء دومین تذکره از نوع خود پس از لباب الالباب عوفی در تاریخ ادب فارسی است، که در خلال شرح احوال شاعران، پادشاهان و پیران، افسانههایی دیده میشود که دولتشاه آنها را به تناسب در کتاب خود درج کرده است. از نمونههای بارز این افسانهها میتوان به حکایاتی دربارهی فردوسی، ناصرخسرو، نظامی، خیام، عطار، سعدی، عبیدزاکانی و حافظ اشاره کرد.
مجموع اظهارنظرهای دولتشاه دربارهی سرودههای شاعران نشان میدهد که او به ظرائف و دقایق و صنایع شعری، وقوف کامل داشته است؛ چنان که اشاره به بسیاری از صنایع بدیعی و یا استفاده از اصطلاحاتی چون «متانت»، «نازک سخن»، «ملایمگوی و متینسخن»، «سخن صاف و روان» و «غزل مطبوع» ، حاکی از داوری وی دربارهی سرودههای شاعران است.
بیشتر
تصحیح ادوارد براون
چاپ لیدن-1900
تذکرة الشعراء دومین تذکره از نوع خود پس از لباب الالباب عوفی در تاریخ ادب فارسی است، که در خلال شرح احوال شاعران، پادشاهان و پیران، افسانههایی دیده میشود که دولتشاه آنها را به تناسب در کتاب خود درج کرده است. از نمونههای بارز این افسانهها میتوان به حکایاتی دربارهی فردوسی، ناصرخسرو، نظامی، خیام، عطار، سعدی، عبیدزاکانی و حافظ اشاره کرد.
مجموع اظهارنظرهای دولتشاه دربارهی سرودههای شاعران نشان میدهد که او به ظرائف و دقایق و صنایع شعری، وقوف کامل داشته است؛ چنان که اشاره به بسیاری از صنایع بدیعی و یا استفاده از اصطلاحاتی چون «متانت»، «نازک سخن»، «ملایمگوی و متینسخن»، «سخن صاف و روان» و «غزل مطبوع» ، حاکی از داوری وی دربارهی سرودههای شاعران است.
آپلود شده توسط:
mahdi214
1389/11/19
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تذکرهی دولتشاه سمرقندی
بر رای منیر و خاطر خطیر ارباب فضل و فطنت و اصحاب علم و حکمت ظاهر و واضح است که حق سبحانه و تعالی از ممکن عالم غیب و از گنجینه ی مخزن لا ریب مجموعه ای همچون وجود انسانی به
صـدر ظهور نیاورده و در حدائق و شکرسـتان دقایق به جان فـزائی و دلگشـائی و شـیرین زبانی چون نطق انفاس ناطقه ی نطق آدمی طوطی ای از جمله ی مرغان اولیٰ اجنحه به نَبـاتِ حُسن نپـرورده
نخستین فطـرت پسـین شمار
توئی خویشتن را به بازی مدار
اعلی علّیین مراتب انسانی علم و حکمت است که لَقَد خَلَقنا الانسانَ فی اَحسَنِ تَقویم از آن عبارت است و اَسفَلَ سافِلین آدمی جهل و حماقت است که ثُمَّ رَدَدناهُ اَسفَلَ سافِلین به آن اشارت است,
پس از فحوای این کلام کریم مقرّر شد که از حضیض حقارت مهالک به اوجِ مراتب ملائک جز به اوصاف انسانی و معرفت یزدانی نتوان رسید
تو رِ آدم خلیفه ای به گهر
قُوَّتِ خویش را به فعل آور
نطق و فصاحت انسانی را کلید ابواب معانی نهاده اند, بلکه طلسـمِ کنوز دقایق را بدین مفتـاح گشاده اند, آدمی به قُوَّتِ نطق و تمییز از حیوان مُمتاز است وگرنه در وجود با جمیعِ خلایق انباز است, زبانِ
بهایم و دوابّ به زندانِ صموت و حجاب محبوس است وگرنه همه ی اشیاء به نزدشان محسوس است, عارف رومی قُدّس سِزّه دراین باب می فرماید
حُسنِ حیـوانی نـدارد اعتـبــار
ای اخی در کوی قَصّابان گذار
فَربِهی حیوان کند از خورد و نوش
می شود انسان قوی از راهِ گوش
گزینه دانلود قسمت پایین کتابه.
سپاس کتابناک
با تشکر از زحمت حضرت عالی